سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تو آنجامن اینجا

سلام..امیدوارم با هر حالی که هستید مثل من دلتنگ نباشید...این شعر رو وقتی خوندم همه ی احوالم را در اونیدا کردم و خواستم شما هم بخونیدش......

 

تو آنجا من اینجا

 

اسیر و پای در بند

 

تو آنجا من اینجا

 

دو مجنون و گرفتار

 

دو در ظاهر سلامت

 

ولی در سینه بیمار

 

تو آنجا

 

مرا می جویی اما جز هوا نیست

 

به جای پیکر من در بر تو

 

به نرمی می گشایی شعرهایم

 

که پیچد عطر من در بستر تو

 

صدای پای من می آید از دور

 

که پر می گیرم از هرجا به سویت

 

تو می بینی نگاه خسته ام را

 

ولی افسوس ای دوست

 

خیالست من آنجا در کنار تو

 

محالست

 

تو آنجا من اینجا

 

من اینجا در دل جمع

 

ولی محزون و تنها

 

از این عالم ترا می خواهم و بس

 

توراا دیوانه ی عشق

 

تو را بیگانه از هر آشنایی

 

ترا مست از می دیوانگی ها

 

تو را ای هستی من

 

تو را ای شور و حال مستی من

 

تو را ای خوانده درس مهربانی

 

تو را ای زندگانی

 

منم بیگانه از هر آشنایی

 

گریزانم....گریزان

 

 

 

 



[ پنج شنبه 90/6/31 ] [ 9:53 صبح ] [ فریبا ] نظر